جدول جو
جدول جو

معنی مهره کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

مهره کشیدن(صَ دَ قَ / قِ دَ)
صاف و برابر کردن و جلا دادن. (ناظم الاطباء) ، مهره ها را داخل رشته کردن. سله، کشیدن مهره در دو رشته. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
مهره کشیدن
مهره زدن
تصویری از مهره کشیدن
تصویر مهره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نعره کشیدن
تصویر نعره کشیدن
فریاد کشیدن، نعره زدن
فرهنگ فارسی عمید
(غَ خوَرْ / خُرْ دَ)
نوره به کار داشتن. (یادداشت مؤلف). مالیدن نوره به بدن. واجبی کشیدن. (فرهنگ فارسی معین). ستردن مو. نوره مالیدن. موهای زاید بدن را با مالیدن نوره زایل کردن
لغت نامه دهخدا
(دی دَ)
قطره زدن. (آنندراج). رجوع به قطره زدن شود
لغت نامه دهخدا
(خِ /خَ بَ دَ)
دانه یا گیاه یا مغزی چون بادام را کوفته یا پخته و در کرباس کرده فشردن و بیرون کردن عصارۀ آن. (یادداشت مؤلف) ، شیرۀ تریاک استعمال کردن. صرف کردن شیرۀ تریاک یا بلعیدن دود آن. سوختۀ تریاک کشیدن. تدخین شیرۀ تریاک. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیره کش و شیره کشی شود، نقاوه و نخبه و لب ّ و خلاصۀ مطلبی را برآوردن
لغت نامه دهخدا
پهن کردن بساط شعبده، پهن کردن بساط نرد و شطرنج، آغاز کردن چیزی را مقابل مهره برچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهر کشیدن
تصویر گهر کشیدن
حمل کردن گوهر، اشک فراهم کردن برای گریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرت کشیدن
تصویر هرت کشیدن
بالاکشیدن موادمایع (یامواد غلیظ تر مانندآش) دردهان
فرهنگ لغت هوشیار
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوره کشیدن
تصویر نوره کشیدن
نوره مالیدن: اژه کشیدن اژه مالیدن مالیدن نوره به بدن واجبی کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نعره کشیدن
تصویر نعره کشیدن
داد کشیدن فریاد کشیدن نعره زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوره کشیدن
تصویر نوره کشیدن
((رِ. کَ دَ))
مالیدن نوره به بدن، واجبی کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پره کشیدن
تصویر پره کشیدن
((~. کِ دَ))
صف کشیدن، ایستادن گروه سوار و پیاده در یک امتداد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فره کشیدن
تصویر فره کشیدن
((فَ رَ. کِ دَ))
چاپلوسی کردن، منّت کشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
Bolt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
boulonner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
বোল্ট লাগানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
kufunga bolt
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
להדק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
ボルトで止める
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
上螺栓
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
볼트를 고정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
cıvatalamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
mengencangkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
przykręcać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
बोल्ट करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
avvitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
asegurar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
bolzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
vastdraaien
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
закручувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
закручивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
parafusar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهره کردن
تصویر مهره کردن
ยึด
دیکشنری فارسی به تایلندی